جایگاهی برای ایده های علمی جدید
اساسی ترین اصول در کیهان شناسی
نوشته شده توسط مهندس محمدرضا کارگر در ساعت 16:35

اساسی ترین اصول در کیهان شناسی


در آغاز از همة محققان و اندیشمندان که کتاب ها و مقالات من را مطالعه می کنند، تشکر می کنم. و از خداوند منان خواستارم اولاً به این بنده خود، توفیق عنایت کند تا بیش از پیش در خدمت نشر علوم قرآن و اهل بیت(ع) بکوشم. و ثانیاً خلوص نیت مرحمت فرماید زیرا که هیچ نفع مادی از این کار مداوم ندارم. والحمدلله.
در پاسخ به چند پرسش بویژه پرسشهای ایمیلی، سطرهائی را می نگارم، ابتدا خلاصه آن ها را می آورم:
خلاصه پرسش ها: شما هر از گاهی از دست برخی از غربی ها گلایه می کنید و آنان را متهم به سرقت اصول مکتب قرآن و اهل بیت(ع) در کیهان شناسی می کنید،‌ درست است که روشن می کنید در فلان نوشته تان، اصل مورد منازعه تان را آورده اید. اما بهتر و نیز لازم است که همه اصولی را که از مکتب مذکور آورده اید،‌ پیشاپیش به طور مشخص ردیف کنید و به طور معین تعیین کنید تا این شبهه پیش نیاید که: هر چه غربیان به عنوان یافته جدید اعلام کنند، شما خواهید گفت که این اصل از اصول من است که از قرآن و حدیث استنتاج کرده ام.
پاسخ: این انتقاد وارد است و اگر آن را پیشنهاد بنامیم، پیشنهاد کاملاً به جا و درست است. اما با این که این سخن از چند سال پیش عنوان شده، و من خیلی جدّی نگرفته ام، دلیلش این بود که در نوشته های پیشینم اصول مورد ادعایم را توضیح داده بودم. اکنون با گذشت زمان و متراکم شدن این انتقاد و پیشنهاد، برایم مسلّم شد که باید چنین کاری انجام دهم و ظاهراً تنها ارجاع به نوشته های پیشین، در این باره کفایت نمی کند، و اگر از نظر سبک روال علم و اندیشه درست باشد، دستکم از نظر فنی جای خالی آن احساس می شود.
لذا عرض می کنم: انتقاد وارد و پیشنهاد نیز ضرورت دارد و آن اصول را در زیر، ردیف می کنم:
1- جهان تا به امروز، یک مرحلة «ایجاد» و شش مرحلة «بیگ بنگ» را پشت سر گذاشته است. غربیان فقط به بیگ بنگ اخیر، رسیده اند.
2- فاصله هر کدام از بیگ بنگ ها با یکدیگر 000/000/250/18 سال (با سال های زمین ما) بوده است.
3- از آخرین بیگ بنگ تا به امروز 000/000/687/13 سال گذشته است.
4- تا پایان عمر نظام کنونی جهانِ کهکشان ها 000/000/563/4 سال مانده است.
5- وقتی که رقم مذکور تمام شود (000/000/250/18= 000/000/563/4+ 000/000/687/13) نظم کنونی جهانِ کهکشان ها دچار انفجار عظیم یعنی بیگ بنگ هفتم، خواهد شد. که می توانید نام این حادثه را «پایان عمر نظم کنونی» یا «پایان عمر کهکشان های کنونی» بنامید. نه «پایان عمر جهان». زیرا جهان پس از بیگ بنگ هفتم، از نو با کهکشان های نوین،‌ به کار خود ادامه خواهد داد.
6- کره زمین ما (و نیز منظومه ما) خیلی پیش تر از بیگ بنگ هفتم، متلاشی خواهد شد، به طوری که بقیه عمرش، در ارقام نجومی کیهان شناسی، رقمی بس ناچیز است.
7- لفظ و اصطلاح «انبساط» درباره گسترش جهان، غلط و نادرست است. زیرا گسترش و بزرگ شدن جهان، انبساطی نیست بل که جهان می خورد و بزرگ می شود. و در گسترش ابدی پیش می رود.
درست است: انبساط و انقباض در جهان هست، اما همگی حوادث «موردی» و «منطقه ای»‌ هستند و ربطی به اصل گسترش جهان، ندارند. همان طور که تولد و مرگ کهکشان ها و منظومه ها، همگی مانند «سلول های بدل ما یتحلل» بدن انسان، در مسیر بدل ما یتحلل پیکر جهان، هستند. با این فرق که مجموعه بدن انسان روزی از بین می رود. اما پیکر جهان همیشه هست و هرگز از بین نخواهد رفت.
و به عبارت دیگر: انبساط ها و انقباض هائی در متن جهان رخ می دهند. اما همگی حوادث موردی هستند و ربطی به اصل گسترش جهان ندارند.
8- تغذیه جهان: (که می خورد و بزرگ می شود) عبارت است از «ایجاد مداوم و ابدی در مرکز جهان». همان «ایجاد» که در آغاز پیدایش جهان، جهان اولیه (ماده اولیه) را به وجود آورد، همچنان (در ادامه وجود جهان، و گسترش و بزرگ شدن جهان)‌ در مرکز جهان فعال است و تا ابد نیز فعال خواهد بود.
9- انرژی ها و مواد که به طور مداوم در مرکز جهان، ایجاد می شوند، در یک نظم و نظام «رشته رشته» ای در کنار هم، به اطراف می روند.
مانند تغذیه هندوانه از خاک. با این فرق که هندوانه از یک جانب خود، می خورد اما جهان از مرکز خود.
10- جهان تحت قانون «جاذبه و دافعه» نیوتون اداره نمی شود. و در نظام مدیریتی جهان، جاذبه ای وجود ندارد. بل که فقط یک نیرو وجود دارد و آن «دافعه» است. که آن تغذیه مذکور فشار می آورد و در اثر آن فشار هم جهان اداره می شود و هم بزرگ می گردد.
11- همه چیز که در جهان وجود دارند، یا به وجود می آیند، همگی (اعم از ماده و انرژی) تحت فشار عظیم قرار دارند. فضا و مکان، تغییر مداوم و زمان، همه مولود این فشار هستند.
12- جهان (مانند یک تنة درخت که مثلاً‌ در هر سال یک قشر حلقه وار در آن پدید می آید) در هر نبأ عظیم= بیگ بنگ، یک قشر کروی پدید آورده که «سماء= آسمان» نامیده می شود. و یک آسمان نیز در همان مرحله «ایجاد اولیه جهان» بوده. اکنون هفت سماء‌کروی دارد.
همه کرات، کهکشان ها و فضاهای فواصل آن ها (که پر از انرژی هستند) همگی محتوای آسمان اول را تشکیل می دهند.
13- در این بیگ بنگ (نبأ عظیم) که در پیش روی جهان است و پس از 000/000/563/4 سال فرا خواهد رسید، جهان دارای هشت قشر‌ (هشت آسمان، هشت سماء) خواهد بود. که «وَ یَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ثَمانِیَة».
14- کره زمین ما بتدریج به طور مداوم، - اما خیلی بطیئ- کوچک می شود: «الم تروا انّا ناتی الارض و ننقصها من اطرافها».
این چهارده اصل مشخص و معین، اصولی هستند که من از قرآن و احادیث اهل بیت(ع) استخراج کرده و اعلام کرده ام.
برخی از این اصول و اکثرشان، از دسترس دانش فیزیک و کیهان شناسی خارج است که قرآن و اهل بیت(ع) اندیشمندان را به آن هدایت می کنند.
معنی این سخن این نیست که انسان ها توان درک علمی آن ها را ندارند، یا این اصول ماهیت علمی یا کاربرد علمی ندارند. بل علم محض و دانش ناب هستند و پاسخ همة پرسش های اندیشمندان را در دانش فیزیک نظری و کیهان شناسی می دهند. زیرا منطق قرآن و اهل بیت(ع) منطق تبیین، منطق ثبوتی همراه با عنصر محکم از «ابطال خواهی» است. مسائل علمی را در آن بالاترین افق و عمیق ترین ژرفا، توضیح می دهد، هم انسان را دانشمند می کند و هم به او می گوید: اگر نمی پذیری ابطال کن.
مثلاً می گوئیم: هر کدام از اصول چهارده گانه بالا را اگر نمی پذیرید لطفاً‌ آن را رد کنید. ردّ علمی. یا اشکال و یا خلاء و کمبودی را در آن ها نشان دهید، مانند خلاء و کمبود که با اعتراف همگان در قانون نیوتن هست، و یا خلاء‌ بزرگ و پرسش بزرگ که دربارة «انبساط جهان» در بینش اینشتین، هست که همگان و خودش نیز در آن باره غیر از «نمی دانم» سخنی ندارند.
در برخی از اصول چهارده گانه مذکور، دانش فیزیک و کیهان شناسی می تواند بدون استفاده از قرآن و اهل بیت(ع) پیش برود همان طور که تا کنون رفته است. اما بنده عرض می کنم در همین برخی از اصول چهارده گانه نیز، من اولین کسی هستم که آن ها را اعلام کرده ام (البته اصل آن ها از آن قرآن و اهل بیت-ع- است نه از من) و سیره و سبک و روال قانون اندیشه این است که حق سبقت رعایت شود. و اگر این حق را رعایت نکنند، من در همان ها هم خواهم گفت که حضرات سرقت فرموده اند.
بنابراین: من این پرسش ها و ایمیل ها را هم ارزشمند یافتم و هم مطابق آن ها عمل کرده و از نو اصول چهارده گانه را باصطلاح به طور مشخص و معین ردیف کردم تا هیچ جای شبهه و ابهامی باقی نماند.
و صد البته به حق دانشمندان غربی نیز دقیقاً‌ معترف هستم، اگر نبود بهره گیری من از ره آورد آنان، نمی توانستم سخن و پیام قرآن و اهل بیت(ع) را در این دانش بس بزرگ و پر ارزش، دریافت کنم.
کیهان شناسی قرآن و اهل بیت(ع) در مواردی ره آورد دست اندرکاران این دانش را تأیید، و در مواردی آن ها را تکمیل، و در مواردی آن ها را رد می کند.
این مکتب، دانشمندان را دوست دارد: «هَلْ یَسْتَوِی الَّذینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذینَ لا یَعْلَمُون». متاسفانه برخی از دانشمندان غربی کار علمی را با تعصبات نژادی و مذهبی، در می آمیزند به حدی که دامن دانش را آلوده می کنند.



:: موضوعات مرتبط: اساسی ترین اصول در کیهان شناسی، ،

صفحه قبل 1 صفحه بعد